یادداشت 171، تب داری عزیزم

+ ۱۳۹۵/۱۲/۱ | ۱۸:۱۹ | لادن --

اسفند شروع شد، اسفند با خودش بوی بهار میاره، کم کم یه ساعتایی از روز میشه پنجره ها رو باز کرد و نسیمی ملایم و خنک رو مهمون هوای زمستونی خونه کرد. اسفند میشه توی گلدون بذر تازه کاشت تا اوایل بهار جوونه بزنه و نوید سرسبزی و زندگی بده. هر سال این موقع ها برای ما خوزستانی ها بهار پیش پیش رخ نشون میداد. صحراها سرسبز و با صفا میشد و هوا رو به گرمی می گذاشت. آخر هفته ها خانواده ها دل به جاده میزدن و از طراوت سبزه های سیراب از بارش های زمستانی و عطر خوش گل های خودروی دشت و صحرا لذت می بردن، اینا تحمل تابستون گرم و شرجی هوا،جیره بندی و قطع گاه و بیگاه برق، کیفیت بد آب آشامیدنی و حتی ریزگردهای موذیِ وقت و بی وقتش رو راحت تر میکرد. اما امسال خوزستان به خودش بهار ندید و احتمالا هم نمی بینه، گرد و خاک هوا که با شروع گرمای هوا قدرت نمایی می کرد امسال پاشو از گلیم همیشگی درازتر کرده و سهم بهار زمستونی ما رو هم تصاحب کرده. خوزستان هوا، آب، برق نداره، اما زنده ست، بالا سر زنده که گریه نمیکنن؛ هوا نداره ولی نفس میکشه. به فکر چاره و درمان موثر و اساسی باید بود.

با این وجود ما هنوزم میزبان مهمانان نوروزی و راهیان نور هستیم، بیایید ببینید راستی راستی جنگ برای ما هنوز تموم نشده، ما توی شرایط جنگی و پسا جنگی موندیم تا شما بیدار بمانید و ارزش ها فراموش نشه. ببینید ما هنوز داریم سهم خودمون رو نسبت به وطن میدیم، نفت و گاز زیر پامون کمه از هوامونم باید بگذریم تا وطن یکپارچه  بمونه؟! به ما خرده نگیرید که چرا هوا، آب، برق نداریم و اون جور که باید صدامون در نمیاد، زندگی مرز نشینی مسئولیت داره.

خوزستان پیشونی تب دار کشور عزیزمونه...


+ زمان آلودگی هوا برای کمتر کردن تاثیرش روی بدن مایعات بیشتر بنوشید مخصوصا شیر، شربت آبلمیوی ترجیحا تازه و دمنوش دارچین ( چوب دارچین). پونه و نعناع و به لیمو و بهار نارنج هم مفیده. دود کردنی ها مثل عود، کندر، اسفند، مشک، زعفران، برگ درخت مورد و پوست انار به طوری که نیم تا یک ساعت توی فضای خونه بمونه تا 24 ساعت اثر میکند و آلوگی های میکروبی رو از بین میبره. توی این شرایط تا حد امکان از خونه خارج نشید و فضای خونه رو پاکسازی کنید، با برش هایی از لیمو و پرتقال و نارنج تازه توی جاهای مختلف خونه. (این روش ها برای آلودگی هوای شهرهای صنعتی و پر ترافیک مثل تهرانم مفیده)


+ هنوزم توی کتاب جغرافی دبستان مینویسن «جلگه ی خوزستان»؟ چه جوری روشون میشه؟

+ من با واژه ی «ریزگرد» خیلی مشکل دارم. یه جورایی سوسول بازیه، ابهت نداره. الان به شدت دنبال اینم یه واژه ی جدید و در خور این پدیده ی شوم براش پیدا کنم.

یادداشت 146، یک درصد به درد بخور

+ ۱۳۹۵/۸/۲۲ | ۰۹:۱۸ | لادن --

از من بپرسی میگم، باید جوری زندگی کنی دشمنت بهت نیاز داشته باشه.


پ.ن: دشمن را شما بخونید رقیب، حسود، بدخواه و...

یادداشت 34، ناشناس دوست داشتنی یا آشناهای....

+ ۱۳۹۴/۸/۹ | ۲۰:۰۰ | لادن --

 این نویسنده ی اتاق 05 کار جالب و خلاقانه ای انجام داده، هر روز یکی از نوشته هاشو روی یه برگه A4 مینویسه و پشت در اتاقش میچسبونه، یعنی همون راهرویی که من موقع حرف زدن با تلفن هی پایین و بالاشو متر میکنم. حس غمناک نوشته هاش که اغلب موضوعات اجتماعی و خانوادگی رو شامل میشه یه جورایی به دلم میشینه. با اینکه میتونم خیلی ساده در اتاق رو باز کنم و زهرا خانم نویسنده ی نوشته های مورد علاقه م رو ببینم، اما هر بار خیلی زود از جلوی در میگذرم که نبینمش و برام نویسنده ی ناشناس باقی بمونه.

بچه بودم دوست داشتم ببینم هوا بین ابرا، همونجا که بارون تشکیل میشه، چه جوریه، اینجا گاهی فکر میکنم همونجاییه که بارون تشکیل میشه... خوبه زیر بارون اشک بریزی و قطره های اشکت بین بارون گم بشه...

زندگی با طعم لادن
about us
همیشه لادن بودم، از زمانی که اولین پست وبلاگی را منتشر کردم. شاید هم پیش‌تر! پیش از شناختن کلمه! کلمه همه‌ چیز بود و لادن چاشنی لحظه‌های زیستنم با کلمه‌ها!