یادداشت 171، تب داری عزیزم
اسفند شروع شد، اسفند با خودش بوی بهار میاره، کم کم یه ساعتایی از روز میشه پنجره ها رو باز کرد و نسیمی ملایم و خنک رو مهمون هوای زمستونی خونه کرد. اسفند میشه توی گلدون بذر تازه کاشت تا اوایل بهار جوونه بزنه و نوید سرسبزی و زندگی بده. هر سال این موقع ها برای ما خوزستانی ها بهار پیش پیش رخ نشون میداد. صحراها سرسبز و با صفا میشد و هوا رو به گرمی می گذاشت. آخر هفته ها خانواده ها دل به جاده میزدن و از طراوت سبزه های سیراب از بارش های زمستانی و عطر خوش گل های خودروی دشت و صحرا لذت می بردن، اینا تحمل تابستون گرم و شرجی هوا،جیره بندی و قطع گاه و بیگاه برق، کیفیت بد آب آشامیدنی و حتی ریزگردهای موذیِ وقت و بی وقتش رو راحت تر میکرد. اما امسال خوزستان به خودش بهار ندید و احتمالا هم نمی بینه، گرد و خاک هوا که با شروع گرمای هوا قدرت نمایی می کرد امسال پاشو از گلیم همیشگی درازتر کرده و سهم بهار زمستونی ما رو هم تصاحب کرده. خوزستان هوا، آب، برق نداره، اما زنده ست، بالا سر زنده که گریه نمیکنن؛ هوا نداره ولی نفس میکشه. به فکر چاره و درمان موثر و اساسی باید بود.
با این وجود ما هنوزم میزبان مهمانان نوروزی و راهیان نور هستیم، بیایید ببینید راستی راستی جنگ برای ما هنوز تموم نشده، ما توی شرایط جنگی و پسا جنگی موندیم تا شما بیدار بمانید و ارزش ها فراموش نشه. ببینید ما هنوز داریم سهم خودمون رو نسبت به وطن میدیم، نفت و گاز زیر پامون کمه از هوامونم باید بگذریم تا وطن یکپارچه بمونه؟! به ما خرده نگیرید که چرا هوا، آب، برق نداریم و اون جور که باید صدامون در نمیاد، زندگی مرز نشینی مسئولیت داره.
خوزستان پیشونی تب دار کشور عزیزمونه...
+ زمان آلودگی هوا برای کمتر کردن تاثیرش روی بدن مایعات بیشتر بنوشید مخصوصا شیر، شربت آبلمیوی ترجیحا تازه و دمنوش دارچین ( چوب دارچین). پونه و نعناع و به لیمو و بهار نارنج هم مفیده. دود کردنی ها مثل عود، کندر، اسفند، مشک، زعفران، برگ درخت مورد و پوست انار به طوری که نیم تا یک ساعت توی فضای خونه بمونه تا 24 ساعت اثر میکند و آلوگی های میکروبی رو از بین میبره. توی این شرایط تا حد امکان از خونه خارج نشید و فضای خونه رو پاکسازی کنید، با برش هایی از لیمو و پرتقال و نارنج تازه توی جاهای مختلف خونه. (این روش ها برای آلودگی هوای شهرهای صنعتی و پر ترافیک مثل تهرانم مفیده)
+ هنوزم توی کتاب جغرافی دبستان مینویسن «جلگه ی خوزستان»؟ چه جوری روشون میشه؟
+ من با واژه ی «ریزگرد» خیلی مشکل دارم. یه جورایی سوسول بازیه، ابهت نداره. الان به شدت دنبال اینم یه واژه ی جدید و در خور این پدیده ی شوم براش پیدا کنم.
خوزستان داره تاوان چی رو پس میده!؟تاوان مرز نشینی!؟تاوان دفاع جانانه از میهن!؟
یا تاوان صبر و شکیبایی مردم خون گرم و مهربونش!؟
شاید خوزستان بعد از جنگ از حافظه شون پاک شده باشه و یادشون نیست از خود گذشتگی و فداکاری این گوشه از کشورمون که زمانی تمامی ایران در خوزستان خلاصه میشد!!!
تصمیم گیرندگان کاش یه کم از روی صندلی شون بلند می شدن و با گرفتن حق ماموریت یه خوزستان سر می زدن تا ببینندمردمی که روزی ولی نعمت مسوولین قلمداد می سدند توی چه وضعیتی هستن.
شایدم از ماست که برماست!!!!
..........
به نظرم هیچ واژه ای توانایی نشون دادن این فاجعه ی خودساخته رو نداره.
منم به نوبه خودم با مردم خوزستان همدردی می کنم و امیدوارم روزای خوب وخوش واسه همه از راه برسه.