موضوعاتی هست که خیلی سخت می‌تونم درباره‌ش بنویسم. دقیق‌تر اینکه خیلی سخت می‌تونم بهشون فکر کنم. انگار ذهنم نمی‌خواد روشون تمرکز کنه. یکیش ترس از ازدواجه که خیلی ساله باهامه. تو رو جون هر کسی که دوست دارید نشینید به آنالیز کردن این که ترسم از کجا اومده. اصلا این بخشش مهم نیست. الانم نمی‌خوام راجع به این یکی بنویسم. موضوع بعدی که مهم‌تر و تقریبا تازه‌تره ترس از ازدواج نکردنه.