لادن و زندگی با طعم لادن.
چندی پیش یکی از دوستان در پاسخ به پستی در کانال تلگرامم، نوشت که اولین بار وقتی وبلاگم رو دیده، اولین چیزی که به ذهنش رسیده « روغن لادن» بوده. تعجب هم کرده که چرا اسم یه برند روغن برای وبلاگنویسی انتخاب شده. این پیام بامزه من رو به یاد این انداخت که پیشتر هم توی آمار بازدید وبلاگم، دیده بودم کسانی با جستوجوی عبارتهای عجیبی به وبلاگم رسیده باشن. اسم لادن، بعضیها رو هم به یاد خواهران زندهیاد لاله و لادن میندازه. روحشون شاد. اینا همه باعث شد که ته دلم به صاحب برند لادن حسودی کنم به خاطر موفقیتش در ساخت یک برند که به خوبی توی ذهن مردم نشسته و در گام بعد تلاش کنم به طور کامل براتون بنویسم که چی شد « لادن» شدم و این جا شد « زندگی با طعم لادن». از اون جا که این پست کمی طولانی شد، بقیه رو توی ادامه مطلب بخونید. افزون بر این، یادداشتم رو به شکل پرسش و پاسخ مینویسم تا اگه مایل بودید فقط بخشی از متن رو بخونید، پاسخ پرسشهاتون رو پیدا کنید.