بالشی که کالسکه نشد
+
۱۳۹۸/۱۱/۵ | ۲۳:۳۲ | لادن --
میگه: چرا شبا اینقدر زود میخوابی؟
میگم: دلتنگی اغلب بعد از نیمه شب میاد سراغم. کز میکنه گوشهی اتاق و حرف حساب هم سرش نمیشه. میخوابم بلکه وقت رسیدنش بیدار نباشم.
میگه: اِ ! مثل قصهی سیندرلا.
و من به پری مهربونی فکر میکنم که فقط توی قصه هاست.
پاسخ
نگاه بوکوفسکی رو هم دوست دارم.
۱۴ بهمن ۹۸
پدرم همیشه می گفت:زود خوابیدن و زود بیدار شدن آدم را سالم،پولدار و عاقل می کند.
در خانه ساعت هشت،چراغ ها خاموش بود و سپیده دم با بوی قهوه و بیکن و نیمرو از خواب بلند می شدیم.پدرم یک عمر این دستور را دنبال کرد،جوان مرد و مفلس.وفکر می کنم چندان هم عاقل نبود.من نصیحت او را گوش نکردم،دیر خوابیدم ،دیر بیدار شدم.حالا نمی گویم دنیا را فتح کرده ام،اما ترافیک صبح ها را دیگر ندارم،از خیلی از دردسرهای معمولی دورم و با آدم های جدید و بی نظیر آشنا شده ام.یکی از آن ها خودم.کسی که پدرم هرگز او را نشناخت..
چارلز بوکوفسکی-آویزان از نخ