شما هم موافق هستید که خواندن رمان‌های نوجوان محدودیت سنی ندارد؟ اغلب کتاب‌های این رده‌ی سنی ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که قابل جایگزینی با کتاب‌های دیگر نیست. این ویژگی دوران نوجوانی است که فرد منعطف‌تر از همه‌ی عمر و در تلاش برای شناخت عمیق‌تر جهان و بازتعریف مفاهیم موجود است. همین ویژگی سبب شده تا آثار این رده سنی کتاب‌هایی هیجان‌انگیز و خوش‌خوان همراه با مفاهیم عمیق و اغلب ساختارشکنانه باشند. کتاب نفرین پنگوئنینه درباره‌ی مفاهیم مهم و باارزشی مثل دوست، خانواده، شجاعت، خوبی کردن و استعداد نوشته شده. داستان از این قرار است:

نگهبان باغ وحش سنت آوز برای یک دلال حیوانات داستانی تعریف می‌کند. این یک معامله است. اگر بعد از شنیدن تمام داستان، دلال از خرید پنگوئن‌های باغ وحش منصرف نشد می‌تواند نیمی از آن‌ها را مجانی ببرد. باید داستان تاثیرگذاری باشد!


همین‌طور است. داستان درباره‌ی هامبولت واتل، پسربچه‌ای دوازده ساله، بی‌دست و پا و ترسو است که نه مثل بچه‌های یتیم خانه استعدادی در آواز خواندن دارد نه پایتخت کشورها را بلد است، اما او یک استعداد عجیب دارد. استعدادی که همه حتی خودش از آن بی‌خبرند. استعدادی که باعث شده یک اشراف‌زاده به نام بارون کورداتا، بدون دیدنش، سرپرستی او را بپذیرد. اشتباه نکنید این داستان درباره‌ی بچه‌ها نیست. داستانی درباره‌ی پنگوئن‌ها، اهمیت خانواده و یک نفرین است.

بارون کورداتا، که هر زمان اسمش به زبان می‌آید بعد از شنیده شدن صدای جیغ بلندی، تلپی صدای افتادن دو نفر به گوش می‌رسد، ساکن خانه‌ای اشرافی و ترسناک در بروگاریا است. سرزمینی در کنار دریا با جنگل‌های تاریک مخوف که محل زندگی راهزن‌ها و پنگوئن‌ها است. جایی که در آن همیشه ماه کامل است. چرا بارون کورداتا سرپرستی بولت را پذیرفته؟ 

<< شاید احتیاج دارد که آزمایشاتش رو روی اون انجام بده یا نوکری خودش رو بکنه. کسی چه می‌دونه؟>>

 

بخشی از متن کتاب:

<< از زمانی که ما اینجا یه زندانی داشتیم، خیلی سال می‌گذره.>>
بولت نفس نفس زنان گفت: << زندانی؟>>
<< البته منظورم مهمون بود. اگه هر مشکلی داشتی فقط جیغ بکش.>>
<< و تو بدو بدو اینجا میای؟>>
<< البته که نه. من چی کار می‌تونم بکنم؟ بعضی وقت‌ها وقتی یه چیزی سعی داشته باشه تو رو بخوره، جیغ کشیدن حس بهتری بهت می‌ده. به علاوه تو خیلی بالا هستی؛ به هر حال هیچکس صدای تو رو نمی‌شنوه.>>

اما برای بولت هیچ چیز مهم‌تر از پیدا کردن خانواده‌اش نیست. یک خانواده‌ی واقعی. به همین دلیل به هیچ کدام از تهدیدهایی که درباره‌ی سرنوشت هولناک پیش رویش می‌شنود اهمیتی نمی‌دهد. حالا که او یک پدر دارد، باید شجاع و قوی باشد.

نفرین پنگوئنینه داستانی بامزه، سراسر ماجرا و هیجان است. با یک آغاز کنجکاوی برانگیز و عالی و یک پایان عالی‌تر. از نظر من یک پایان خوب حتی از آغاز داستان هم مهم‌تر است. نویسنده جهانی خلق کرده با مختصات دقیق و باورپذیر، شخصیت‌های پیچیده و دوست داشتنی که در آن تبدیل شدن به یک قهرمان را به تصویر کشیده.
 

<< برای یک لحظه فقط به یک چیز فکر کرد؛ من یک دوست دارم. من انتخاب شدم. همین طور به شدت گرسنه‌ام. یا شاید هم به سه چیز فکر کرد.>>
<< دهانش را محکم بست. خشم درونش همان خشم بارون بود و باید آن را به زور بیرون می‌کرد. افکار بارون عصبانی‌اش کرده بود. چطور این هیولا ذهن پنگوئن‌ها را به کار گرفته؟>>

 

آیا بولت خانواده‌اش را پیدا می‌کند؟ آیا او می‌تواند خودش، پنگوئن‌ها و مردم بروگاریا را نجات دهد؟ آیا می‌تواند نفرین را از بین ببرد؟ و بسیاری سوالات دیگر وجود دارد، که شما را تا انتها مشتاق خواندن کتاب نگه می‌دارد.

کتاب نفرین پنگوئنینه از تصویرگری خوب و ترجمه‌ی مناسبی هم برخوردار است گرچه به نظر می‌رسد این داستان فوق العاده شایستگی یک ویرایش دوباره و دقیق‌تر را دارد که شاید در آینده شاهد آن باشیم. نسخه الکترونیک این کتاب جذاب که توسط نشر صاد منتشر شده، را می‌توانید از اپلیکیشن طاقچه دریافت کنید. برای سفارش نسخه‌ی کاغذی کتاب به سایت نشر صاد مراجعه نمایید. 
امیدوارم شما هم لذت مطالعه‌‌ی این کتاب جذاب را از دست ندهید.

 

نفرین پنگوئنینه

نویسنده: آلن وودرو

مترجم: طناز مغازه‌ای

انتشارات: نشر صاد

چاپ اول ۱۳۹۹