مدتها بود که مشتاق خوندن آثار همینگوی بودم اما مطمئن نبودم بتونم به خوبی نوشته هاش رو درک کنم. احتمال می دادم تجربه ای که با خوندن صد سال تنهایی مارکز اتفاق افتاد بازم تکرار بشه. این بود که با مشورت یکی از کتابخون هایی که توی اینستا دنبال می کردم تصمیم بر این شد از داستان های کوتاه ارنست همینگوی شروع کنم. 

کتاب بهترین داستان های کوتاه ارنست همینگوی، گزیده، ترجمه و با مقدمه ی احمد گلشیری ( که دارای مقدمه ای بسیار طولانی هست) رو تازگیا تموم کردم. حالا دیگه دنیای بسیار مردونه ی همینگوی رو می شناسم. در این کتاب داستان هایی از سرباز از جنگ برگشته، گاو بازی، مشت زنی، ماهی گیری، شکار و سایر دغدغه و علاقه مندی های نویسنده نوشته شده. همه چیز با جزئیات بسیار، بی طرفانه، نسبتا خشن و جدی به تصویر کشیده شده. جزئیات شخصیت ها با رفتار و کنش و واکنش هاشون نمایش داده شده و نشان دهنده ی انگیزه های اونهاست بی آنکه نیاز به توضیح اضافه ای از سمت راوی داستان باشه. 

با اینکه معروف ترین داستان های کوتاه این نویسنده، آدمکش، برف های کلیمانجارو و زندگی خوش و کوتاه فرانسیس مکومبر هست من به شدت از داستان شکست ناخورده ش لذت بردم.


شکست ناخورده داستان یه گاو باز حرفه ایه که به پایان دوران حرفه ایش نزدیک شده و دوستانش تلاش دارن اون رو متقاعد کنند تا این کار رو کنار بذاره. سرسختی مانوئل، تلاش و اراده ش و توصیفات جانانه ی نویسنده از صحنه ی میدان گاوبازی، به شکلی که موقع خوندن میشه حس کسی رو داشت که دست کم از سکوی تماشاگران داره هنرنمایی گاو باز و تیمش رو تماشا میکنه، همه و همه برای من لذت بخش بود. 

در مجموع داستان های کوتاه همینگوی با حال و هوای متفاوت و مردانه و جدی که همگی جزیی از زندگی واقعی همینگوی بوده شاید برای همه ی خواننده  ها جذابیت یکسانی نداشته باشه اما من به شدت از خوندنش راضی و خوشحالم. و از اینا مهم تر اینکه حالا با اون دوست مجازی موافقم که این کتاب میتونه مقدمه ی خوبی برای درک و ورود به دنیای داستانی این نویسنده ی مدرن و مشهور آمریکایی باشه. حالا آماده م تا در فرصت مناسب برم سراغ پیرمرد و دریا ( معروفترین اثر) و ناقوس برای که می نوازد ( محبوب ترین کتاب از نظر نویسنده ش). 


+ بهترین داستان های کوتاه ارنست میلر همینگوی،  گزیده و ترجمه و با مقدمه ی احمد گلشیری، انتشارات نگاه، چاپ چهارم 1388، 439 صفحه